کفش دوست داشتني
زندگي نازنين من روزها ميگذره و تو بزرگتر ميشي و شيرين تر اکنون حس ميکنم نگاه من به تو مثل نگاه مادرم به من در دوران کودکي است و افکارم مثل افکارمادرم براي آينده بهتر براي تو در تکاپوست بعد از اتفاقات اين چند وقت عروسي پژمان تونست کمي اوضاع روحي ما را التيام ببخشد شايد چون شادي و شور اطرافيان را نظاره گر بودم دخمر گلم تو هم با وجود اينکه سرما خورده بودي با ديبا همش وسط بودي و من از دور مراقبت بودم که يه وقت بهت نخورند هواي باغ هم خيلي سرد بود همش نگران بودم که سرماخوردگيت بدتر نشه اينم يه عکس از تو و ديبا که در حال رقص هستيد پانيذ گلم امسال نيمه شعبان را بيشتر...
نویسنده :
مامان
11:57